سه شنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۳، ۰۳:۳۶ ق.ظ
سامان مرادخانی
شخصیت پردازی:
..........................................................................................................................................................................
خلق شخصیت های داستان که نویسنده هریک را با خصوصیات اخلاقی و روحی معینی
در دنیای داستان و نمایشنامه و کارگردان در دنیای سینما و تئاتر به آن دست
میزند. انگیزه ی رفتار و گفتار شخصیتها همه از خصوصیات خلقی و روانی آنها
مایه میگیرد.
** نویسنده و کارگردان ممکن است شخصیت های خود را به 3 شیوه معرفی کند:
1- با توصیف و تشریح مستقیم ویژگیهای شخصیت: این کار یا بوسیله ی "راوی همه چیز دان" صورت میگیرد یا توسط یکی از شخصیتهای دیگر داستان به طور #مستقیم صورت میگیرد..
2- نویسنده و کارگردان ممکن است اشخاص خود را #غیرمستقیم،
در گفتار و کردار به خواننده و بیننده معرفی کند. در این شیوه، ایما و
اشاره جایگزین تشریح و توصیف میشود. هر حرکتی، هر نگاهی و هر نکته ای
میتواند حامل معنایی باشد که به موجب آن شخصیت ها پرداخته میشوند.برای
مثال: نگاهی بیقرار، صدائی لرزان، یا عروسک بازی زنی جوان که نمیتواند مادر
باشد، هریک بیانگر ویژگیها، اضطرابها و تمایلات خاصی می باشد.. جیمز جویس
در داستانهای کوتاه خود عموما ازین روش استفاده میکند.
3- نویسنده و
کارگردان میتواند در مقام (دانای کل) و (بی طرف)، ذهنیات آگاه و نیمه آگاه
شخصیتهای خود را به بیننده و خواننده منتقل کند بدون هیچ تعبیر و تفسیری.
در این نوع شخصیت پردازی قوه ی تخیل بیننده و خواننده نقش اصلی در پرداخت
کاراکترها را بعهده دارند. ویلیام فاکنر، جیمز جویس و ویرجینیا وولف به
این شیوه و از طریق جریان سیال ذهنی کاراکترهای خود را شکل میدهند.
۹۳/۰۸/۲۷
۱
۰
سامان مرادخانی