جنگ و انقراض

ما نخستین نسلی در تاریخ نوع بشر هستیم که با تهدید انقراض زندگی میکنیم. 

صنعتی شدن جنگ به این وضعیت منجر گردیده است. با وجود این دولت ها اکنون آنچنان به یکدیگر وابسته اند، و نتایج جنگ هسته ای چندان فاجعه آمیز است، که امید به امکان پذیر بودن دنیایی بدون جنگ همچنان وجود دارد.

........................................................................................

گیدنز، آنتونی. جامعه شناسی، ترجمه: منوچهر صبوری. نشر نی. ص 417

ایستوود بار دیگر خوش درخشید

"کلینت ایستوود" اسطوره ی پایان ناپذیر سینما جایزه ی بهترین کارگردانی سال را از سوی "هیئت منتقدین ملی آمریکا/National Board of Reviewers" برای فیلم "تک تیرانداز آمریکایی" دریافت کرد.
ایستوود در حالی این جایزه رو گرفت که کارگردانانی مثل ایناریتو، لینکلیتر، نولان و دیوید فینچر را بعنوان سرسخت ترین رقبای خود میدید.
هیئت منتقدین ملی هرساله پررنگ ترین نقش در تعیین نامزدها و برندگان جوایز اسکار رو داره. انتخاب امسال این هیئت سر و صدای زیادی رو به پا کرده از آنجایی که جایزه ی بهترین فیلم سال رسید به فیلم "خشن ترین سال" درحالی که همه منتظر اعلام اسامی "پسرانگی اثر لینکلیتر" یا "مرد پرنده اثر ایناریتو" بودن. اما این هیئت همچنان بر سر مواضع حاشیه دار خودش در طول چند سال گذشته ایستاده و خیلی از مردمان دنیا جوایز این هیئت را حقیقی تر از اسکار و گلدن گلوب میدانند.
............................................................................
تبریک به ایستوود کسی که دیگه احتیاجی نه به جایزه داره نه به اثبات شدن.

امپرســــــیونیســــم ( Impressionism )

امپرسیونیسم 
..................................................................................
امپرسیونیسم نام مکتب هنری خاصی است که در اواسط قرن نوزدهم، توسط نقاشان فرانسوی در اعتراض و نفی سبکهای هنری رایج در آن زمان پدید آمد.

مکتب امپرسیونیسم چه در ادبیات و چه در نقاشی مکتبی ست مبتنی بر توصیف و شرح احساسات، عواطف و سجایا با سادگی بسیار و بدون ذکر تفاصیل و جزئیات آن است. این مکتب را در نقاشی "مونه" و "رِنوار" پدید آوردند. اصول کار این نقاشان بر تاثیر نور و تجزیه رنگها استوار است. 

مفهوم امپرسیونیسم در ادبیات و سینمای جدید، اغلب به شیوه ای عطف میشود که به موجب آن موضوع رمان به جای تکیه بر واقعیات و اتفاقات اطراف شخصیت اصلی، بر محور زندگی ذهنی او جریان دارد. نویسندگانی چون مارسل پروست فرانسوی، جیمز جویس ایرلندی و ویرجینیا وولف انگلیسی آثار خود را عموما به بازگوئی خاطرات، تداعی ها و بازتابهای عاطفی و درونی اشخاص داستانهایشان اختصاص میدهند. برای مثال جیمز جویس در کتاب "تصویر هنرمند بعنوان مرد جوان" احساسات بر زبان نیامده ی "استفن دِدالوس" شخصیت اصلی خود را بیان میکند و این در حالی است که کمتر سخنی از واقعیات اطراف او به میان می آورد.

معرفی کتاب

معرفی کتاب ارزشمند "چرا ایران عقب ماند و غرب پیش رفت؟" نوشته ی دکتر کاظم علمداری.
................................................................................................................
نویسنده: دکتر کاظم علمداری
سال انتشار: 1380
نشر توسعه
................................................................................................................
کتاب دکتر کاظم علمداری یکی از کاملترین و قابل استنادترین مرجع های نوشته شده به زبان فارسی در حوزه ی جامعه شناسی شرقی و یکی از بی رقیب ترین منابع در باب ریشه یابی علل عقب ماندگی مشرق زمین به طور عام و ایران زمین به طور خاص می باشد. 
علمداری با دیدی متفاوت و علمی ، برخلاف باورهای رایج و محبوب در باب علل عقب ماندگی ایران در بین محافل روشنفکری ، علل عقب ماندگی ایران (مشرق زمین به طور عام) را در درون خود این سرزمین جستجو میکند. او عقب ماندگی ایران را نه از حمله ی اعراب، نه از حمله ی مغول و نه از استعمار میداند بلکه آنها رو معلول علتی بزرگ تر در نظر میگیرد. او با بهره گیری از نظریات بزرگترین تئوریسین های جامعه شناسی و اقتصادی تاریخ همانند کارل مارکس، فریدریش انگلس و ماکس وبر و با کنکاش و کاوش میان تزهای آنان به اصلی ترین و ریشه ای ترین علت عقب ماندگی مشرق زمین یعنی "کـــــمبود آب" و "عواقب کمبود آب" اشاره میکند. او لازمه ی توسعه ی یه اجتماع را "مازاد تولید بر مصرف" دانسته و شرط اصلی توسعه یافتگی را همانند مارکس و انگلس در "شهرنشینی" میبیند. کتاب "چرا ایران عقب ماند و غرب پیش رفت" بی شک تلاشی ست قابل ستایش که در تجزیه و تحلیل تک تک زاویه های عقب ماندگی ایران و توسعه نیافتگی آن کاملا موفق عمل کرده است.
نمـــــره: 5/5

بررسی اجمالی فیلم "نامه هایی از یوجیما" اثر باشکوه ایستوود

نگاهی مختصر به اثر ستایش شده ی کلینت ایستوود "نامه هایی از یوجیما"

.....................................................................................................

کارگردان: کلینت ایستوود

نویسنده: آیریس یاماشیتا

بازیگران: کن واتانابه، کازوناری نینومیا

سال تولید: 2006

.....................................................................................................
اگر ساخته ی قدرتمند گونزالو ایناریتو "بابل" را بهترین فیلم سال 2006 بدانیم، بی شک "نامه هایی از بوجیما" مهمترین فیلم آن سال بود. این فیلم یک دستاورد خارق العاده ست. در حالی که اکثر فیلمسازهای بزرگ وقتی به این سن ایستوود میرسن فیلمسازی رو کنار میزارن (البته اگه زنده باشن) ایستوود در سن 76 سالگی همچنان پرانرژی و چالاک و کاملا متعهد به فیلم سازیهای قدرتمند خود ادامه میدهد و مثل همیشه در جستجوی فتح قلمروهای جدید در فیلمسازی ست. در آن سال ایستوود یک کاشف 76 ساله بود.
نامه هایی از یوجیما ماجرای فتح این جزیره ی ژاپنی در سالهای پایانی جنگ دوم توسط نیروهای دریایی ارتش ایالت متحده است، اما اینبار برخلاف "پرچم پدران ما" از نقطه نظر ژاپنی ها روایت میشود. کن واتانابه در یکی از متعهدانه ترین نقش آفرینی هایش، کاراکتر ژنرال کوریبایاشی رو با قدرت و باوقار بازآفرینی میکنه. نکته ی مهم این اینه که در این دوران میهن پرستی مطلق، ایستوود یک فیلم "خیانت کارانه" رو به تصویر میکشه، اون به قدرت و زیبایی نشون میده که جنگ برای هر دو طرف چیزی جز جهنم نیست و برخلاف باور رایج، هر دو طرف این جنگ این انسانها هستند که نابود میشوند، هر دو طرف خانواده، هر دو طرف آرزو دارن و در نهایت هردو طرف "انسان" هستند. موضعی که ایستوود در فیلمِ باوقارِ "پرچم پدران ما" و همچنین اثر ماندگارش "گرن تورینو" روی آن پافشاری میکند و اتفاقا موفق هم بود. درحالی که بسیاری از فیلمسازها نگاههای محدود و به عبارتی ایالتی دارن، ایستوود ثابت میکنه که او یک "شهروند جهانیست". بی شک در سال 2006 این اثر ایستوود از داستان و جهان بینی تمامی آثار دیگر ساخته شده در آن سال را زیر سلطه ی خود میبرد.
در نهایت آنچه که این فیلم رو با دیگر ساخته های مشابه خود متمایز میکند این است که سربازان شجاع، سربازان وفادار، سربازان نترس و متعهد میتونن از هر کشور و از هر رنگ و نژادی باشن... این جنگ ملت ها نیست، جنگ دولت هاست.. 
..........................................................................................................
نمــــره:
4.5/5

نقد فیلم "Guardians of the Galaxy"

نگاهی مختصر به فیلم "محافظین کهکشان" ساخته ی جیمز گان
................................................................................................
ژانر: علمی-تخیلی، اکشن، ماجراجویی
سال تولید: 2014
کارگردان: جیمز گان (James Gunn)
بازیگران: کریس پرات، زوی سالدانا،باتیستا، بردلی کوپر و ون دیزل (صداپیشه)

................................................................................................
سیزدهمین اثر کارگردان جوان آمریکایی، جیمز گان، به هیچ عنوان "نحس" نبود. به عبارتی دیگر این فیلم برای هواداران سینمای علمی-تخیلی بی شک یکی از بهترین ساخته های کمپانی مارول تا به امروز و بهترین فیلم علمی-تخیلی سال 2014 می باشد. فیلمی که تمامی معیارهایی که از این ژانر سینمایی انتظار میشود را دارا می باشد.
"محافظین کهکشان" برای عاشقان کمپانی مارول و همینطور دلباختگان سینمای علمی-تخیلی و در عین حال اکشن، یک فیلم بسیار لذت بخش و به طور موازی فیلمی ست مهیج، حماسی، پر تنش، خوش ساخت، مملو از احساس و گاها کمدی که بینندگان رو به جذاب ترین ماجراجویی فضایی که تابحال داشته اند برای دیدن موجوداتی عجیب و غریب اما دوست داشتنی، شجاع و متحد دعوت میکنه. این فیلم مطمئنا بینندگان را برای دیدن سری های بعدی "بدعادت" میکند. 
...............................................................................................
Rate: -A 

نقد فیلم Two Faces of January

Two Faces of January
.....................................................................................
ژانر: تریلر، معمایی، رمانس
سال تولید: 2014
کاگردان: حسین امینی
فیلنامه نویس: حسین امینی بر اساس رمان پاتریسیا های اسمیت
بازیگران: ویگو مورتنسن، کریستین دانست و اسکار ایساک
......................................................................................
اولین تجربه ی حسین امینی در مقام کارگردان فیلم "خوبی" است. کارگردانی حسین امینی کاملا رضایت بخش بوده و هیچ نشانی از تازه کار بودن او نداره. دوربین خوب عمل میکنه، فیلمبردای خوب و سنجیده ست بدون هیچ شلوغ کاری، لوکیشن های خوب که کمک زیادی به بهبود روند داستان میکنن و از همه مهمتر داستان فیلم و شخصیتهای فیلم که اصلی ترین نقطه قوت فیلم به حساب میان. یه پلات تک خطی و پر پیچ و تاب که شباهت هایی هم به روایت های هیچکاکی داره، شخصیتهای پیچیده و جذاب، ضربآهنگ مناسب فیلم و در نهایت بازیهای استاندارد و خوب سه کاراکتر اصلی داستان که دقیقا همان چیزیست که فیلمنامه احتیاج داره...

وودی آلن و آیرونی سقــــــراطی

وودی آلن و آیرونی سقــــــراطی
.............................................................
* آیرونی سقراطی یا Socatic Irony چیست؟
آیرونی ها (که ترجمه ی فارسی درستی ازش وجود نداره فعلا) انواع متفاوت دارند که یکی از آنها آیرونی سقراطی است... در این نوع آیرونی، شخص دانا خود را به جهالت میزند و در باب موضوعی که مخاطب او در آن "مدعــــی" است، آنقدر سوال میکند تا مخاطب را گرفتار تردید کند و به طور طبیعی به او بفهماند که در واقع در آن موضوع هیچ نمی دانسته است و هرچه بوده ژست و ادعای بیهوده بوده است. در این نوع آیرونی مثل تمامی اقسام آن، پوشیده سخت گفتن، تناقض و پنهان کاری خصوصیات بارز آن است.

شخصیت پردازی در ادبیات و سینما

شخصیت پردازی:
..........................................................................................................................................................................
خلق شخصیت های داستان که نویسنده هریک را با خصوصیات اخلاقی و روحی معینی در دنیای داستان و نمایشنامه و کارگردان در دنیای سینما و تئاتر به آن دست میزند. انگیزه ی رفتار و گفتار شخصیتها همه از خصوصیات خلقی و روانی آنها مایه میگیرد.
** نویسنده و کارگردان ممکن است شخصیت های خود را به 3 شیوه معرفی کند: